Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، دختر ۲۹ ساله‌ پس از دستگیری به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: اهل طبس هستم و بعد از آنکه در دوران نامزدی از همسرم به خاطر اعتیادش طلاق گرفتم، به مشهد آمدم که ادامه تحصیل بدهم و در خانه یکی از نزدیکانم که برای زمان مسافرت به مشهد در حاشیه شهر خریده بودند، اقامت کردم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سرنوشت تلخ پسر یک مرد نظامی | انگشت‌نمای مردم و گورستان‌خواب شدم | ۲ بار عاشقی در خیابان مجنون شدن مرد جوان به خاطر دختر همسایه | برادرم شب‌ها یواشکی به خانه همسایه‌ها می‌رود!

حدود یک سال قبل با حسن آشنا شدم. او در زمینه آهنگ‌سازی فعالیت می‌کرد و خیلی زود به او علاقه‌مند شدم و قرار شد بعد از آنکه آهنگ‌هایش را به بازار عرضه کرد، به صورت رسمی ازدواج کنیم.

در همین روزها با زن مطلقه‌ای دوست شدم که برای تامین مخارج زندگیش به عقد موقت مردی متاهل درآمده بود. ژینوس دریک کارگاه تولیدی هم کار می‌کرد و با زن مطلقه دیگری به نام پروین دوست صمیمی بود به همین دلیل من هم با پروین آشنا شدم و او مرا نیز به همراه ژینوس به خانه خودش در منطقه قاسم‌آباد دعوت کرد.

آن شب تا دیروقت در خانه پروین ماندیم و دیگر پروین اجازه نداد به خانه خودم برگردم. او و ژینوس قرار بود صبح زود سر کار بروند به همین دلیل از من خواست شب را در کنار آنها بمانم و صبح ـ بعد از رفتن آنها ـ کلید منزل را به همسایه طبقه پایین بدهم و به خانه خودم بازگردم.

هنگام خواب، وقتی پروین طلاهایش را درون کمد گذاشت، ناگهان وسوسه‌های شیطانی به سراغم آمد و در یک لحظه تصمیم به سرقت طلاها گرفتم تا پول آنها را به حسن بدهم. صبح وقتی ژینوس و پروین از خانه خارج شدند، طلاها را برداشتم و قسمتی از لوازم را نیز به هم ریختم تا پروین تصور کند دزد وارد خانه شده است. سپس کلید را به همسایه آنها دادم و به منطقه گلشهر رفتم.

طلاها را با قیمتی کمتر از بهای روز به یک طلافروشی فروختم، چون طلاها فاکتور نداشتند. بعد از این ماجرا پول‌ها را برداشتم و به سراغ حسن رفتم. پول‌ها را به او دادم که آهنگش را به بازار ارائه کند و بتوانیم با هم ازدواج کنیم. اما حدود یک ماه بعد پروین متوجه شد دزد وارد خانه‌اش نشده است و من به طلاهای او دستبرد زده‌ام. این بود که با شکایت وی،ماموران کلانتری سپاد مرا دستگیر کردند.

در حالی که تحقیقات نیروهای تجسس کلانتری با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ جواد یعقوبی (رئیس کلانتری سپاد مشهد) برای ریشه‌یابی این ماجرا آغاز شده بود، پروین از گناه دوستش گذشت و بدین ترتیب پرونده مذکور برای تعیین تکلیف قضایی به دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارسال شد.

کد خبر 819026 منبع: خراسان برچسب‌ها خبر مهم سارق - سرقت ازدواج - طلاق خانواده حوادث ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خبر مهم سارق سرقت ازدواج طلاق خانواده حوادث ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۷۶۷۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عجیب‌ترین بخشش در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید

یکی از روز‌های خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی می‌کرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آن‌ها بعد از آنکه او به تماس‌های‌شان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بی‌جانش روبه‌رو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم می‌خورد.

به گزارش ایسنا، همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده می‌کرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسی‌ها نشان می‌داد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل می‌گذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.

برق طلا

آنطور که نزدیکان مقتول می‌گفتند از مدت‌ها قبل یک نظافت‌چی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا می‌رفت و روز قبل پسر نظافت‌چی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافت‌چی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.

متهم در همان بازجویی‌های مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سال‌ها برای نظافت به آنجا می‌رفت. آن روز، چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه‌ای کار کردم، اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم، اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.

حکم قصاص

متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوان‌عالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.

شمارش معکوس برای قصاص

با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمی‌کرد. در دادسرا، اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده‌های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبه‌رو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.

چرا قاتل مادر را بخشیدم

میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری می‌گوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم، اما به نتیجه‌ای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانه‌ای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل می‌کنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانه‌ای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفته‌ام راضی هستم و احساس آرامش می‌کنم.

دیگر خبرها

  • روایتی از هنرآفرینی هنرمندان نصف‌جهان در قطب عاشقی عالم، «کعبه»
  • دختر شاعر فلسطینی مانند پدرش کشته شد
  • فیلم| دزدی با آگهی اجاره خانه ؛ ماجرا چیست؟
  • دزدی با آگهی اجاره خانه ؛ ماجرا چیست؟
  • بخشش عجیب‌ در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
  • عجیب‌ترین بخشش در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
  • خشن ترین تصاویر از رفتار پلیس آمریکا با دانشجویان | نحوه برخورد با دختر دانشجو را ببینید
  • دفاع عجیب از عملکرد اقتصادی دولت: کسی اعتراضی ندارد!
  • تصمیم عجیب مورایس درباره آقای گل لیگ برتر
  • دفاع عجیب عضو حزب موتلفه از عملکرد اقتصادی دولت رئیسی /کسی اعتراضی ندارد